فروشگاه تجارت حلال
فروشگاه هایپرثنا
سایت آپلود2
غریب مادر (شعر آیینی)
سایت هیئت های خراسان رضوی (لیست هیئت ها)
ساخت اسلایدمتحرک
وب سایت تکدید(شعر)
وب سایت شعر(مجتبی دسترنج)
وب سایت یاس کبود
معاونت حقوقی مجلس( کتابخانه)
دانلودنوحه
پایگاه تخصصی اهل بیت
ديوان شعر اهل بيت ع
وب باشگاه شعرآئینی
وب سایت توصیه های اخلاقی و..
وب سایت یامرتضی علی (ع)
وب سایت شوریده (دانلودنوحه)
در گذرگاه زمان
عطش روضه
وب سایت تقاطع
وب سایت زندگینامه مشاهیرواشخاص معروف و..
وب سایت اسلامیه
وب سایت بینات
علوم غریبه و...
شگفتی های قرآنی
وب سایت حکایات وحکمت
وبلاگهای منتخب درمیهن بلاگ
وبلاک هیئت محبان الزینب(س) جاده سیمان
سامانه ارسال پیام رایگان(پرند)
سامانه ارسال پیام رایگان(گیل پیامک)
سامانه ارسال پیام رایگان(پارسه)
سامانه ارسال پیام رایگان2
سامانه ارسال پیام رایگان
وب سایت های ارئه دهنده بنررایگان
ساخت بنر رایگان
سایت بعثه مقام معظم رهبری خراسان
سایت دانشگاه علمی کاربردی شهرداریهای خراسان
پایگاه مداح اهل بیت علیمی
پایگاه شخصی حاج مهدی اکبری
پایگاه شخصی حاج محمودکریمی
مرکز تنظیم آثارآیت ا... بهجت
سایت آیت ا... حکیم
سایت آیت ا... مدرسی
سایت بنیاداسلامی آیت ا... خویی
سایت آیت ا... وحیدخراسانی
سایت آیت ا...میرزاجوادتبریزی
مجمع احیای غدیر شهرستان ساری
پایگاه تخصصی اشعار اهل بیت
سازمان بسیج مداحان همدان
هئیت محبان الزهرا(س)بسیج بیشه سر
هیئت رزمندگان اسلام
پایگاه سادات
بانک اطلاعات شهرمشهد مقدش
هیأت مذهبی باب الحسین(علیه السلام)مشهد
هیئت حیدر کرار - مشهد مقدس
هیئت متحده غمزدگان حضرت رقیه (س) مشهد
پایگاه اطلاع رسانی جلسات هیئت های مذهبی
هیئت مکتب الحسین(ع) اصفهان
سایت هیئت محبان الرضا(ع)
سایت محمل (اشعارمذهبی)
وب سایت شخصی شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن
مداحی وشعر
مشق هیئت (اشعارمذهبی )
وب سایت صلوات آنلاین
هیئت قمربنی هاشم
مسکین باخرزی
وب سایت عمیت عین لاتراک
هیئت کف العباس (ع)رودسر
پایگاه تخصص مدح
ازدحام گودال (شعر)
فریادالعطش (شعر)
وبلاک شعرشاعر(شعر)
وبلاک سهیل عرب(قاسم بن الحسن(ع))
وبلاک غمخانه رباب (س)
لیست کامل سایت های خبری ، روزنامه ها و خبرگزاری های فارسی
پایگاه های اطلاع رسانی و روزنامه های کشور
فهرست روزنامه های ايران
وبلاک باب الحرم جدید(شعر)
وبلاک کربلا
شعر
وبلاگ رضیع الحسین(ع)
اوج پرواز
مداحین اشعار
وبلاگ اشعار کامل شاعران
سایت هیئت محبان الرضا(ع)
سایت سادات
رئوف اهل بیت (شعر)
هیئت انصارالرضاع(مشهد)
هئیت جنت العباس اصفهان
وبلاک خادمین حسین بن علی آبدانان
سایت هیئت های تهران
سایت حسینیه (نوحه )شعر
سایت باب الحرم (جدید)
بزم اشک (شعرمداحی)
سایت فاطمه(س)
سایت قائمیه اصفهان(دانلودنرم افزار)
بانک اشعارمذهبی2
مادحین (اشعارمذهبی)
دینی(اشعار)
اشعار(یاحسین)
سایت اشعارمذهبی
سایت مداحی (متن اشعارمذهبی)
خیمه دلسوختگان
سایت حرم شاه
بانک اشعارمذهبی
2- پخش زنده از حرم های ائمه (ع)
1- پخش زنده از حرم های ائمه (ع)
پخش زنده حرم حضرت عباس(ع)
پخش زنده حرم امام رضا (ع)
پخش زنده ومستقیم حرم امام حسین (ع)
سایت امام 8
سایت معراج
سایت باب الحرم
بعثه مقام معظم رهبری (خراسان رضوی)
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60
تشنه ام تشنه ولی آب گوارایم نیست
بین این قوم کسی تشنه ی آقایم نیست
هیچ کس نیست که سرگرم تماشایم نیست
نفسم مانده و جانی به سر و پایم نیست
من که شرمنده ام ای تشنه به اندازه ی شهر
چشم بر راه توام بر سر ِ دروازه يِ شهر
یک نفر بودم و یک شهر مرا زخم زدند
یک تن امّا همه از رسم و وفا زخم زدند
بی کس ام دیده ولی در همه جا زخم زدند
سنگ آورده و از بام و هوا زخم زدند
زخم بر من زده و کرده تماشا کوفه
امتحان کرده نوک نیزه ی خود را کوفه
تیری آماده شد و با بدنم تمرین کرد
تیغه ای ساخته شد، روی تنم تمرین کرد
پنجه ای سرزده با پیروهنم تمرین کرد
سنگ انداز ببین با دهنم تمرین کرد
خواستم تا بپرم از بدنم بال افتاد
کارم آخر به تهِ گودی گودال افتاد
آنکه دیروز نظر بر نظرم می انداخت
دیدی امروز چه خون بر جگرم می انداخت
چوب آتش زده از دور و برم می انداخت
شاخه ي شعله ور و نخل سرم می انداخت
دست من بند زده، موی مرا می سوزاند
دستگرمی سر ِگیسوی مرا می سوزاند
وای اگر یک نفر اینجا تک و تنها گردد
آنقدر داغ ببیند که قدش تا گردد
بعد، از دشنه و سر نیزه محیّا گردد
آنقدر زخم زنندش که معمّا گردد
به سرم آمده و باز همان خواهد شد
رسم این است و سرم سهم سنان خواهد شد
رسم این است که اوّل پر او می ریزند
بعد از او دور و بر پیکر او می ریزند
بعد با خنجر خود بر سر او می ریزند
بعد از آن هم به سر خواهر او می ریزند
آخرش هم همه بر روی تنش می کوبند
نعل تازه زده و بر بدنش می کوبند
حضرت مسلم بن عقیل(ع)
تصویر ماه را کسی از چاه می کشد
شب رو به کوفه می کند و آه می کشد
سمت وقوع فاجعهای تازه پا گذاشت
مرد غریبه ای که به دروازه پا گذاشت
افتاد ماه روی زمین و جنازه شد
تاریخ زخم کهنه اش انگار تازه شد
این سوگ بادهاست که هی زوزه میکشند
در شهر، گرگها به زمین پوزه می کشند
حالا دوباره کوفه سراسر کبود شد
پهلوی نخل های تناور کبود شد
تو می رسی و فاجعه آغاز می شود
درهای دوزخ از همه سو باز می شود
بیهوده است موعظه در گوش مرده ها
این شهر، خواب رفته در آغوش مرده ها
در گوش، با صدای تو انگشت می کنند
فریاد می زنی و به تو پشت می کنند
افکار مرده در سرشان خاک می خورد
در خانه اند و خنجرشان خاک می خورد
در دستشان چه هست به جز چند مشتِ سنگ
رد میشوی و پاسخ تو سنگ پشت سنگ
رد می شوی و پنجره ها بسته می شوند
سمت سکوت حنجره ها بسته می شوند
ماندی کسی ندید تو را کوفه کور شد
شب، خانه کرد و شهر پُر از بوف کور شد
روی تن تو این همه کرکس چه می کنند
با تو سرانِ خشک مقدس چه می کنند
حالا که از مبارزه پرهیز کرده اند
خنجر برای کشتن تو تیز کرده اند
شب میشود تو می رسی و ماه می رود
در آسمان کوفه سَرَت راه می رود
تصویر ماه را کسی از چاه می کشد
شب رو به کوفه می کند و آه می کشد
كاش از آمدن كوفه حذر مي كردي
از پي دفع خطر ترك سفر مي كردي
زير شمشيرم و از پرده دل مي گويم
كاش آهنگ سفر جاي دگر مي كردي
چاك مي كرد به تن پيرهن صبر ايوب
گر از اين شهر پر از فتنه گذر ميكردي
آب در دست من آغشته به خون مي گردد
كاش مي ديدي و احساس خطر مي كردي
روز پيش نظرت تيره تر از شب مي شد
گر بر احوال من خسته نظر مي كردي
پاره پاره بدنم گر ز ستم مي ديدي
جاري از ديده خود خون جگر مي كردي
قبل از آني كه شود كشته جوانت اي كاش
ديده را محو تماشاي پسر مي كردي
كاش از واقعه حرمله و تير و گلو
مادر غمزده اش را تو خبر مي كردي
ذكر روز و شب ((ژوليده)) بود بهر تو اين
كاش از آمدن كوفه حذر ميكردي
آقا سلام می دهم از جان و دل به تو
تا این که بشنوم «وَ علیک السّلام» را
آقا کمی اجازه بده درد دل کنم
امّا خودت بگو که بگویم کدام را؟!
کوچه به کوچه می روم و گریه می کنم
از دست بی وفایی این نانجیب ها
گفتم بیا به کوفه پشیمان شدم حسین
کوفه میا امام غریب قریب ها!
این مردمی که بنده ی دینار و درهمند
یک یک تمام بیعتشان را شکسته اند
این نان به نرخ روز خوران قسم فروش
دست مرا ز حیله و نیرنگ بسته اند
تّجار کوفه فکر ادای نماز شکر
از بس که کارشان سر و سامان گرفته است
فهمیدم از شلوغی بازارهای شهر
کار تمام نیزه فروشان گرفته است
این جا همه به فکر خرید لوازمند
اجناسشان شده سپر و خنجر و کمان
در انتظار روز پذیرایی تواند
آذین شهرشان شده سرنیزه و سنان
بازی کودکانه ی اطفالشان شده
پرتاب سنگ بر نوک نیزه ز روی بام
وقتی که می خورد به هدف ضربه هایشان
حس می کنند از این که گرفتند انتقام
دیدم به دست حرمله تیر سه شعبه ای
کز دیدنش تنور دلم پر شراره شد
از هر هزار تیر یکی هم خطا نرفت
از ضرب شست او جگرم پاره پاره شد
نقشه برای دخترک تو کشیده اند
کوفه میا که کوفه پر از قوم کافر است
در بین هر محله شان هر شبانه روز
حرف از کنیز بردن و خلخال و معجر است
خدا کند که از این ره امیر برگردی
ز قبل آن که شوی بی سفیر برگردی
دعا کنم که خدا در دل تو اندازد
که هرچه زودتر از این مسیر برگردی
ز پیش از اینکه شوم تا قیامت از خجلت
به نزد مادر تو سر به زیر برگردی
به استخوان شکسته تو را قسم بدهم
به حق ((جابرعظم الکسیر)) برگردی
به نازکی گلوی علی کنی رحمی
نخورده حنجر شش ماهه تیر برگردی
ز قبل آنکه شود ضرب تیر سه شعبه
یگانه رازق طفل صغیر برگردی
ز قبل آنکه شود دختر سه سالۀ تو
به بوسه ای ز لبان تو پیر برگردی
خدا کند که عدو تا به نیزه نگرفته
ز پهلوی تو تقاص غدیر برگردی
قسم به قامت رعنای شیر ام بنین
قسم به غیرت مردی دلیر برگردی
ز قبل آنکه شود خواهر تو بی معجر
میان کوچه و بازار اسیر برگردی
ز قبل آنکه کند وقت دفن تو پسرت
تن تو جمع میان حصیر برگردی
ز قبل آنکه بچیند یکی یکی دشمن
به نیزه رأس صغیر و کبیر برگردی
نظرات شما عزیزان: